سینزده ماهگی نیکان...
سلام پسر یک ساله من،عزیز دلم،نور چشمم: یک سال و 21 روز از عمر شیرینت می گذرد دلبندم.امروز هشتمین سالگرد روزیه که بابایی از مامان خواستگاری کرد. توی پارک شهرداری ساعت هشت شب،پیتزا خورشید. رفتیم و کلی با هم صحبت کردیم و از آینده گفتیم،آینده ای که تو را برای ما رقم زد. عشقی که ثمره شیرینش تو شدی عزیز دلم.بهترین هدیه ای که ار خدای مهربون گرفتیم... روزهایمان یکی پس از دیگری دارد سپری می شود و تو روز به روز بزرگتر... امید دلم،قشنگ شیرینم،نمی دانم این لحظه های ناب را چگونه به قلم تصویر برایت ثبت کنم. شیرینی چون عسل،آرامش دلی و نور دیدگانی. امید فرداهایمان هستی پسرک ناز قشنگم. ...