نیکانمنیکانم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

nikan

با تشکر از کامنت زیبای فاطمه جون،دوست عزیزم....

  مادرکه باشی،دیگه مال خودت نیستی...چون مادری.چون دیگه شدی همه کس 1کوچولو.مادرکه باشی،اولش اضطرابه ودلهره...هنوز گیجی...نمیدونی چی شده...یکی روبدنیا آوردی و اون با تمام وجودش،بهت احتیاج داره...اولش کمی دور وبرت هستند واین برات یه فرصته تا خودت روپیدا کنی.کم کم باید آماده بشی آماده برای مادر بودن ومادری کردن،آماده برای فداکاری وگذشت از خودت.هنوز نمیدونی مادر بودن خوبه یا بد؟به کوچولوت شیر میدی،نوازشش میکنی،بغلش میکنی...ولی بازم دلهره باهاته.سخته که یجا این همه مسئولیتو بتونی به دوش بگیری.یواش یواش دور و برت خلوت میشه.یه ترسی که حتی برای خودتم عجیبه،میاد سراغت.وقتی که برای اولین بار داری پوشک کوچولوتو عوض میکنی،میترسی...وقتی ک...
29 دی 1392

هزاران بار خدا را شکر که چنین روزی را آفرید---

  آرام جانمان پس از 40 هفته تمام و 25 ساعت و 25 دقیقه طاقت فرسا قدم های مبارکش را بر روی زمین نهاد ودلمان را شاد و روشن کرد. به زودی با خبرهای جدید ویک عالمه عکس از نیمه دیگر وجودمان بر می گردیم. ...
9 آبان 1392

وقتی فهمیدم تو هستی...

وقتی فهمیدم که تو هستی، مثل یک قطره زندگی که از هیچ چکیده باشد! سعی کن بفهمی، من از کسای دیگه نمی ترسم، کاری به کارشون ندارم! حتی درد هم نمی تونه من و بترسونه، تموم ترس من از توست! تویی که دست سرنوشت از هیچ جدات کرده و به بطن من چسبوندت!   همیشه منتظرت بودم و هیچ وقت آماده ی پذیرایی ازت رو نداشتم! مدام این سوال ترسناک برام پیش می اومد که نکنه دلت نخواد به دنیا بیای و متولد بشی! نکنه یه روز  سرم  هوار بزنی که کی گفته بود منُ و به دنیا بیاری   زندگی یعنی خستگی! کوچولو! زندگی یه جنگه که هر روز تکرار می شه و عوض شادی هاش –که تنها قدِ یه پلک به هم زدن دووم دارن- باید بهای...
27 مهر 1392

نامه ای به نوزادم

سلام به تو فرشته معصوم خداوند:   سلام به تويى كه هنوز به دنيا نيامده دل مارا پراز شادى كرده اى و چقدر انتظار آمدنت را مى كشيم. آمدنى كه شايد زياد به نفعت نباشد. عزيزكم اين روزها كه كم كم دارى كامل مى شوى تا آنقدر قدرتمند شوى كه روزى نام انسان را بر تو بگذارند را قدر بدان شايد سالها بعد كه اين نامه را مى خوانى و براى خودت مردى شده اى هرگز اين روزها را به ياد نياورى اما من برايت ثبتش مى كنم تا بدانى كه قبل از آمدنت چقدر شور و شعف در دل همگان بود. پسركم مادرت لحظه شمارى مى كند با تمام وجودش مادر بودن را حس مى كند هر حركت تو هر صداى قلب تو وهر چيزى كه تو را به يادش بياورد برايش از همه دنيا مهمتر است.دوستت د...
12 خرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به nikan می باشد