شاهزاده پرنس ما یک ساله شد...."لمس بودنت مبارک"
"به نام آفریننده نیکان "
به یمن آمدنت هزاران ستاره در آسمان دلم خندید
تنها برای تو که و اولین و آخرین حکایت بی انتهای عشق هستی...
یک سال است که دم به دم،
چشم به لحظه هایت دو خته ایم....
و نفس به نفس گوش،به نفس هایت داده ایم...
و چه عاشقانه زندگی کرده ایم...
عزیزدلم
امروز در آخرین روزهای اولین سالگرد زندگیت
یک بهار ، یک تابستان ، یک پائیز و یک زمستان
را لحظه به لحظه دیدی ... زندگی کردی
از این پس ... همه چیز جهان تکراریست
همه چیز
جز ... مهربانی
ساده باش
اما ساده قضاوت نکن نیمه ی پنهان آدم ها را !
ساده زندگی کن ؛
اما ساده عبور نکن از دنیایی که تنها یکبار تجربه اش می کنی !
ساده لبخند بزن ؛
اما ساده نخند به کسی که عمق معنایش را نمی فهمی !
ساده بازگرد ؛
اما هرگز برنگرد به دنیای او که به زخم زدنت عادت کرده
به یاد داشته باش :
هیچکس ارزش زانو زدن و شکسته شدن ارزش هایت را ندارد …
"گاهی خودت را زندگی کن"
وقتی خدا می خواست تو را بسازه
چه حال خوشی داشت
چه حوصله ای
این موها،این چشم ها
خودت می فهمی…؟
من همه این ها را دوست دارم پسرم…
چه لذتی داره
تا نفس شو احساس کنی صدای تک تکه تپش های قلب شو
عطر موهایت… نرمی دستانت.. راه رفتنت… صدایت.. حرف زدنت.. نگاه کردنت.. همه و همه مرا وا میدارد که در این روز شکر گذار باشم که شراب ناب چشمانت را مینوشم
به خودم تبریک میگویم که چون تویی را دارم
تولدت مبارک شاهزاده پرنس...