نیکانمنیکانم، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

nikan

یه خواب شیرین

1392/3/21 14:41
نویسنده :
509 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسل.

بالاخره قدم رنجه کردی وتشریف اوردی به خواب مامان.اونم 2 روز پشت سر هم.ظهر وقتی می خوابم عصرش با رویای شیرین تو بیدار می شم.

دیروز خواب دیدم 7ماهه به دنیا اومدی و 2 روز بود شیر نخورده بودی ومنم کلی نگران ولی تو آروم تو بغلم خوابیده بودی.نمی دونی تو آغوش گرفتنت حتی توی خواب چه حس خوب و شرینی داشت.

امروزم خواب دیدم اصفهان بودیم خونه خاله آهو جان ومن می خواستم پمپرزتو عوض کنم.می ترسیدم از دستم سر بخوری زیر روشویی می خواستم بشورمت.اونم قشنگ بود.

خلاصه که دیدمت مثل همه بچه ها پاک و معصوم بودی،آروم وصبور...

پنجشنبه با بابای رفتیم بازار تو ماشین بابای آهنگی که با حس تو گوش کرده بود برام گذاشت گوش کنم.آهنگ پنجره معین.گفت به عشق نیکان گوش کن ببین چه فازی بهت میده.راست می گفت وقتی گوش کردم اشک تو چشام جمع شد.البته مامانی یه زره هم به تو حسودیم شد.آخه دوست ندارم بابایی تورو بیشتر از من دوست داشته باشه.دوست دارم هر دومونو به یه اندازه دوست داشته باشه.

شوخی می کنم پسرم.من و تو که نداریم.من یعنی تو وتو یعنی من وما یعنی بابایی.....

چی گفتم.یه چیزی گفتم که خودمم گیج شدم نه...

این آهنگ حس پاک بابایی رو نسبت به فرشته نازم نشون میده و چشم انتظاری بابایی می رسونه که خیلی دوست داره تو زودتر بیای ویه رنگ جدید به زندگیمون بدی.

امروز می ریم جواب آزمایش تریپلم رو می گیریم.مطمئنم مشکلی نداره فقط برای اطمینان دکتر از سلامتی کامل دلبندمه.

دیروز اولین روزی بود که رفتم کلاس بارداری.چه حس خوبی بود با هم ورزش کردیم،حرف زدیم وما رو ریلکسیشن کردن که بتونیم بریم پیش نی نی هامون واز نزدیک حستون کنیم  از همه باحالتر بود.حس قشنگش اونجا بود که گفت حالا کودک خود را در آغوش بگیرید واز انرژی مثبت خود به او انرژری بدهید.احساس خوبی تجربه کردم.سعی می کنم کلاسها رو مرتب برم.برای هردومون مفیده.

دوست دارم قند عسل...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آجی محمدمهدی
7 مرداد 92 18:23
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به nikan می باشد